یک دختر مدرسه ای سرکش، بازداشت را رها می کند و با ماشین در خانه می چرخد. یک غریبه خوش شانس او را برمی دارد و پیشنهاد سوار شدن می دهد. مشتاق برای سوار شدن، او از خروس بزرگ او شگفت زده می شود. او مشتاقانه می مکد و قورت می دهد، هوس طعم می کند، تا زمانی که دهانش را با تقدیر داغ پر کند.