نوجوان اغواگر تیلور سندز، یک آهنربای بابای شکر، سبک زندگی سخاوتمندانه و کفش های پاشنه بلند اغوا کننده خود را به رخ می کشد. او که بیشتر از هدایا میل می کند، هوس یک لعنتی هاردکور دارد. با غواصی در یک تبادل شفاهی پرشور، خواسته های سیری ناپذیر تیلور در یک برخورد خام و شدید برآورده می شود.