ملودی مارکس، نوجوان بلوند، پدر ناتنی اش تامی گان را برای یک شب وحشیانه دعوت می کند. ملودی مشتاقانه خروس او را می مکد، سپس سوار او می شود و جنبه شلخته اش را آشکار می کند. دوستان در حالی که او را از نزدیک می خورند و لعنتی شدیدی به راه می اندازند، تشویق می کنند.