مارسلین آبادیر، یک پسر جوان دانشگاهی، بعد از کلاس ها به خوابگاه خود برمی گردد و هوس رابطه جنسی می کند. هم اتاقی او، گل میخ، مشتاق کمک است. بچه ها پایین می آیند و کثیف می شوند، با انگشتانی که الاغ ها و ناله ها را کاوش می کنند و اتاق را پر می کنند. جلسه ای داغ و رضایت بخش به وجود آمد.