نامادری لندن و نوجوان مینکس پیوند نزدیکی با هم دارند. وقتی مینکس نسبت به بدنش احساس ناامنی می کند، لندن به او اطمینان می دهد. شب های دیروقت، آنها در لحظات صمیمی افراط می کنند، بدن یکدیگر را کاوش می کنند و منجر به برخوردهای پرشور می شوند. تجربه بالغ لندن با خواسته های سیری ناپذیر مینکس مطابقت دارد.