عیار جوان آلمانی، جینا، بعد از رها کردن خوابگاهش، هوس یک شب وحشیانه می کند. او مشتاق رابطه جنسی است و با گل میخ در یک جلسه ریخته گری ملاقات می کند. گرما را جمع می کند و او برای یک سواری خشن آماده است. قاب کوچک او در حالی که او بی امان او را سوراخ می کند، پرش می کند، و او را با کرم پوشانده است.