کیمی گرنجر، یک تازه وارد بی تنه، توسط رئیسش آنجلا وایت گرفتار شده و به او دستور داده می شود که برهنه شود و زانو بزند. آنجلا، یک اغواگر باتجربه، کیمی را در خلسه رها می کند و برخورد لزبین آنها یک جشن آتشین و پر از سینه را شعله ور می کند که منجر به رضایت متقابل می شود.