آتنا هارت، مشاور اردوگاه، در حال دزدی از مغازه دستگیر می شود. برای جلوگیری از مجازات، او خود را به مدیر فروشگاه و دوستانش پیشنهاد می کند. آنها به نوبت او را لعنت می کنند، هر خواسته ای را بررسی می کنند و او را به یک برده مشتاق در یک عیاشی وحشیانه و با کیفیت بالا تبدیل می کنند.