خدمتکار روسی بی تنه لباس هایش را در می آورد و دارایی های فراوان خود را آشکار می کند. رئیس بلوند او که قادر به مقاومت نیست، در یک برخورد لزبین افراط می کند. او با انگشتان ظریف خود گنج تراشیده خدمتکار را بررسی می کند و اشتیاق آتشین بین آنها را شعله ور می کند.